۱۳۹۳ بهمن ۲۳, پنجشنبه

راز جاودانگی بهمن بیگی


به بهانه انتشار کتاب رمزفیق تو
راز جاودانگی بهمن بیگی

نویســنده :مراد حاصل نادری دره شــوری                                 انتشارات :شیراز،همارا (چاپ اول)                                               1393سال چاپ: نسخه2000شمارگان: 
نویسنده کتاب دبیر پیشکسوت و فرهیخته آموزش و پرورش شــهرضا مرادحاصل نادری دره شوری از جمله فرهنگیانی اســت که به اذعان همکارانش به معنای واقعی معلم بود.روابط انســانی و ارتباطات عاطفی با دانش آموزان را از مرادش اســتاد بهمن بیگی نجوبی یاد گرفته بود.یکی از اســرار آدم های موفق دنیا این اســت که با دیگران ارتباط خوب و مؤثری برقرار می کند.این معلم دوســت داشتنی انسانی است ســاده و بی تکلف،در معرفی خودش در پیشگفتار کتاب می خوانیم: در دبیرستان رشته ریاضی و در دانشگاه اقتصاد خواندم ، اما وقتی دبیر دبیرستان شدم ، جز زبان انگلیسی تدریس نکردم. دیگر تکلیفم روشن اســت! ادیب نیستم. شاعر و . غریق توهم و خیــال؟ بی انصافی ًنویســنده ابدا می هستم ّاست! مورخ یا وقایع نگار هم نیستم. معل بهمن بیگی ِبازنشسته، که از چشــمه زلال مکتب جرعه ای گوارا نوشیده 
و توشه جان افزا بر گرفته ام. همین معرفی نشــان از وارستگی و داشتن سرمایه معنوی است که در بخش اول کتاب مقالات نویسنده را بسیار جذاب و خواندنی می کند.     در جلسه ای به او گفتم شیرین ترین جمله ات را در مورد بهمن بیگی بیان کن،گفت: ایل بهمن بیگی ، بزرگ ایلی بود که قشقایی و بویر احمد، خمسه و بختیاری،شاهسون و ایلامی، ترکمن و ممسنی ، بلوچ و عرب را در دل خود جای داده بود.
و من بیــاد این ابیات از  مولانا افتادم: ای بسا هندو و ترک هم زبان                                     ای بسا دوترک چون بیگانگان همدلی از همزبانی خوش تر است                               عشق را خود صد زبان دیگر است
در مقالــه عمــل گرایی و تلفیق علــم و عمل می نویسد:بهمن بیگی به آنچه می گفت عمل می کرد. او اهل شــعارهای غیر عملی نبود.اگرچه به دنبال  پیشــرفت و 
جهش علمی کودکان عشایری بود اما
همه چیز را یک جا نمی خواست.او می دانست که به تدریج و گام به گام می توان به خواسته های عملی رسید. در ابتدای کار فقط در زمینه آموزش ابتدایی فعال بود و با گذشت زمان ، دبیرستان ، هنرستان ، مرکز آموزش حرفه ای و سپس قالی بافی و مامایی و ... را دایر کرد. در مقاله دیگری با عنوان فرصت ســازی و استفاده 
به موقع آن به نفع تعلیمات عشــایر می نویســد : بهمن بیگی این نابغــه زمان ، از آن مدیر کل هایی نبود که به میز و مدیریتش بچسبد و منتظر رسیدن فرصت باشد.او خود خلاق بود. فرصت ها را به وجود می آورد و به موقع در راســتای هدف نجات بخش سواد آموزی بهترین بهره برداری را از آن می کرد. او خوب می دانســت که به 

نمایش گذاشتن نتیجه فعالیتهایش ،کمک شــایانی در پیشــبرد کارش دارد و خواهد داشــت . او به مصداق "شنیدن کی بود ماننــد دیدن" با خبر بود کــه صرف تعریف و
تمجید از کارهایش بــرای زمامداران امور مملکتی ، کارســاز نیســت و باید هنرنمایی های کودکان و فرزندان عشــایر و پیشرفت های اعجاب انگیز آنها در یادگیری را در معرض دید و تماشــای مسئولین کشور قرار دهد و نظر مساعد آنها را جلب نماید.لذا از هر فرصتی نهایت اســتفاده را می کرد. در بخش دوم نویســنده تلاش کرده است نظرات شاگردان و
همکاران و ارادتمنــدان بهمن بیگی را در ارتباط با موضوع کتاب،گردآوری نموده،تدوین و نقل نماید. استاد مســعود تاکی همشــهری گرانقدرمان و از ارادتمندان استاد بهمن بیگی در مقاله ای 

با عنوان "مردی که روشن تر از نوشته هایش بود" می نویسد: به طور قطع اســتاد بهمن بیگی جان شیفته داشت می توانست پس از آن که مدرک حقوق قضایی اش را از دانشــگاه تهران گرفت،قاضی شود یا وکیل، و می توانست چون بسیاری از آن دنیا پرستان، حق ق نمایاند.اما او ّرا باطل جلوه دهد یــا مبطلی را محق
گویی داستان پســر ادهم را در تذکره اولیا عطار خوانده بود که وقتی دنبال آهویی اسب می تازاند ، آهو ناگاه به زبان آمده که :«ای پسر ادهم تو را برای کار بزرگتری خلق کرده اند.» بهمن بیگی زیبایی جانش را در خدمت به محرومین پاپتی می بیند و در روشن کردن چشم بی سوادان. رجــب فرهمندیان رئیس اداره فرهنگ و ارشــاد اسلامی شــهرضا که تحصیلات دوره ابتدایی خود را در مدارس عشــایری گذرانده است، ضمن بیان خاطــره ای از دیــدار خود با محمــد بهمن بیگی می نویســد : وقتی صحبت حرکت فرهنگی را پیش کشــیدیم ، فرمودند :«حرکت فرهنگی را مثل من انجام دهید.اتحاد درســت کنید.خوب بودن اصل است.زبان در درجه دوم است.خیلی فریب است که (ترک بد) را به (فارس خوب) ترجیح دهید. ُ

( مرتضی نیرومندی) درشــهرضا آدم بسیار نیرومند و خوبی اســت ولی ترک نیست. شما باید تشخیص دهید.شــما می فهمید. مثل مرتضی نیرومندی در ایران کــم داریم.»وقتی در این مــورد که چرا در نوشــته هایشان اشعار ترکی را به فارسی آورده اند پرسیدم ،چنین پاسخ فرمودند :«من زبان ترکی را از همه شــما  بهتر می دانم ، اگر می خواستم ترکی بنویسم، می توانســتم.به فارسی نوشته ام چون به فارسی خیلی علاقه دارم . اگر ترکی می نوشتم پان لم نمی کردند. ِترکیســت ها دنبال من می آمدند. و من این را نمی خواستم.»  قبــل از مطالعه این اثر فاخر اگــر خوانندگان آثار بهمن بیگی را مطالعه کرده باشند،خواندن این کتاب برایشان جذاب تر میگردد. -به 2-بخارای من ایل من 1آثار اســتاد عبارتند از : -اگرقره قاج نبود 4-طلای شهامت 3اجاقت قســم -عــرف و عــادت در عشــایر. در خاتمه حضور 5 ارزشمند این معلم بزرگوار به جرگه نویسندگان را تبریک گفته و تــداوم چرخش قلمش را در صفحه تاریخ حماسه های عشایر و پرداختن به زندگی نام آوران ایلیاتی آرزومندم.                                                                    
  فهیم: دبیر انجمن ادبی استاد آشفته

هیچ نظری موجود نیست: