۱۳۹۲ آذر ۱۴, پنجشنبه

دل نوشته



دل نوشته
ازبدو جوانی تا کنون که سنین پیری را تجربه میکنم هر موقع که به درونم و خودم برمیگردم این نکته را در می یابم که همیشه ذهن، فکر و حتی وجودم مسحور شخص و شخصیتی است دوست داشتنی،صدیق،عاشق،لایق،خردمند وانسان دوست. پیوسته شایق بودم  آنچه را که در درونم نسبت به ایشان میگذرد روی کاغذ بیاورم. تلاش میکردم و قلم و کاغذ بر میداشتم  ولی بعد از لحظه ای انگار احساس میکردم  قادر به نوشتن عبارات و کلماتی نیستم که بیانگر صفات و شخصیت ایشان باشد. دلشکسته و مایوس و کاغذ و قلم را کنار گذاشته و همه چیز را برای مدت کوتاهی فراموش میکردم. بارها و بارها تجربه هایی از این دست داشته ام. در زمان حیات ایشان چند بار به دیدنش رفتم اما در حضورش هم جرئت بیان احساستم را در خود ندیدم.
اینک چند سالی است که خورشید عمرش غروب کرده است. منِ ماتم زده، به خودم نهیب زده و میگویم  نا امید نشو از همان شخصیت محبوبت سرمشق بگیر و تلاش کن که خواستن توانستن است.
این شخص کسی نیست جز رادمرد بزرگ ایلم محمد بهمن بیگی.
 ایران زمین در طول تاریخ کهن و فرهنگ غنی مردم خود، بزرگان، جنگجویان، سرداران، دانشمندان، هنرمندان، شاعران فراوانی را در دامان خود پرورش داده که اکثر قریب به اتفاق آنها شهرت ملی و جهانی دارند.هر کدام از آنها در قرنی و در دوره ای از زمان نشو و نما کرده  و دوره ای از تاریخ پر فراز و نشیب وطن را آراسته و نسلی یا نسل هایی راغرق در عشق و صفا و محبت و پایمردی خود نموده اند و نامشان برای ابد ماندگار شده است. درود بر همه آنها. آنهایی که برای فراتر بردن نام ایران و ایرانی کوشیده اند.
اما نام بهمن بیگی برای من و خیلی از هم نسلان من تداعی کننده  واژه های مقدس صداقت، بزرگمردی، عشق، نوع دوستی، فقیرنوازی، انسانیت و تمامی صفات نیکوی یک انسان به تمام معنی بوده و بر انگیزنده و زنده کننده این صفات زیبا بوده وخواهد بود.
بهمن بیگی ستاره دنباله داری است که زندگی ایلی، سیاه چادر ها، کوه های سر به فلک کشیده، جنگلهای سرسبز و با طراوت، رودهای خروشان، چادر های سفید مدارس عشایری،  معلمین عشایری عاشق ، دبیرستان عشایری با گل گشت هایش، آب باریک، دانشسرای عشایری، ورزشگاه، آموزشگاه نظامی، اداره کل آموزش عشایری، قالیبافی و غیره را در هاله و دنباله خود دارد.
من اگرچه ظاهرا فقط از چشمه زلال مدرسه عشایری جرعه ای نوشیده و افتخار عضویت در خیل فارع التحصیلان دبیرستان عشایری را نداشته ام و تحصیلات متوسطه را در  شهرضا و اصفهان گذرانده و سپس وارد دانشگاه شیراز شدم اما خود را شاگرد آموزش عشایر ومدیون بانی آن استاد محمد بهمن بیگی میدانم 

هیچ نظری موجود نیست: