روز موعود
شب قبل از همایش خواب راحتی
نداشتم و تا پاسی از شب با دوستان صدیقم سرگرم تدارک و آماده سازی جایگاه همایش بودیم.
در حالی که در رختخواب دراز کشیده بودم اما نگرانی خواب را از چشمانم ربوده بود. از
سویی برای آغاز همایش لحظه شماری می کردم. از سوی دیگر نگران بودم.سئوالاتی را در ذهن
خود حلاجی می کردم. که آیا در روز موعود زحمات بیدریغ عوامل برگزاری همایش نتیجه مقبول
را در بر خواهد داشت؟ آیا همایش مورد استقبال مردم و مدعوین قرار میگیرد؟ آیا وظایف
و مسئولیتمان را به درستی انجام داده ایم؟ آیا همایش در شآن استادمان خواهد بود؟ آیا
میتوانیم بخوبی از مهمانان محترم و ارجمندمان پذیرایی نماییم؟ ایا بموقع جایگاه اجرا
آماده و تزیین خواهد شد؟ آیا مکان همایش گنجایش خیل عظیم مشتاقان استاد را خواهد داشت؟
و ده ها سئوال دیگر خواب را از چشمانم ربوده بود. اما در ته دل از همه چیز مطمئن بودم
چون در ضمیر و عمل عوامل برگزاری همایش جز صداقت و محبت با یکدیگر و ارادت به پرچمدار
تعلیمات عشایر و معلم بزرگ ایل استاد محمد بهمن بیگی چیزی دیده نمیشد. شاید همین مسئله
باعث شد دیر وقت های شب دیدگانم تسلیم خواب گردند.
با این وجود صبح زود قبل از
طلوع آفتاب از خواب برخاستم. زیر درخت بید مجنون جلوی منزل همراه اهالی خانه و مهمانانی
چند صبحانه را صرف نمودیم. خانم ها در تکاپوی تهیه ناهار بودند. در این حین پیامکی
رسید که حاج فتحعلی آقا نره ای فوت کرده است. از اینکه بزرگی از طایفه دره شوری را
از دست داده بودیم ناراحت شدم اما چون مکان همایش متعلق به یکی از فرزندان ایشان و
درست مقابل منزل مسکونی متوفی بود تقریبا بقول امروزی ها (هنگ) کردم. من همراه یوسفی
عزیز عازم مکان همایش شدیم تا ضمن دیدار با دوستان و عوامل برگزاری همایش چاره ای بیندیشیم.
بعد از تبادل نظر با دوستان تصمیم بر این شد که عوامل اجرایی همایش به منزل حاجی رفته
و ضمن عرض تسلیت نظر خانواده محترم نره ای را جویا شویم. خانواده ایشان ضمن استقبال
گرم خطاب به ما اعلام نمودند که هیچ تعللی در برگزاری همایش بعمل نیاوریم. جهت همکاری
با ما قبلا جسد متوفی به سردخانه بیمارستان انتقال داده شده بود. تشیع جنازه را هم
به دو روز بعد (یکشنبه) موکول نموده بودند از خانواده بزرگ نره ای جز این انتظاری نمی
رفت. بعد از سپاسگزاری از خانواده محترم متوفی به مکان همایش مراجعت نموده ومشغول رتق
و فتق امور شدیم.
مجری زبردست آقای جهانشاهی،
شاداب
مدبرهمایش آقای فرهمندیان لبخند به
لب،
مدیر داخلی پرکار آقای ایرجی،
بیقرار
مدیر تدارکات و تزیینات خوش
سلیقه آقای گودرزی، پایکوبان
مدیر صدیق تبلیغات و هماهنگی
آقای رویین تن، با حرارت
و مشاور عالی خوش نیت همایش آقای یوسفی
(1)، لنگ لنگان
و بالاخره من (مدیر امور مالی)
بقول دوستان ( بی پروا )، امیدوار،
سعی داشتیم آخرین تدابیر را جهت آماده
سازی نهایی مکان همایش بیندیشیم. کار ها تقسیم شده بود و هرکس مشغول آخرین تلاش ها
بود. تیم سی نفره دختران و پسران پر انرژی
انتظامات همایش که همگی دانشجو و تحصیلکرده بودند به جمع یاران پیوسته و جهت هرچه باشکوهتر
و منظم تر برگزار کردن همایش تلاش میکردند. از آنجا که من میزبان ناهار هیئت همراه
همسر محترم استاد بهمن بیگی و همراهان آقای شهبازی معاون وقت استاد و سایر مدعوین که
از شیراز عازم همایش بودند بودم به منزل برگشتم.
مقارن ساعت یک بعد از ظهر
کاروان مهمانان از دور نمایان شد. با شور و شوق در مقابل منزل از آنها استقبال نموده
و خوش آمد گفتیم.
همراهان همسر استاد و همچنین همراهان معاون اموزشی وقت استاد و مدعوین عبارت بودند از: لیلا بهمن بیگی (دختر استاد)
آقای فریدون محمدی مبتکر و مخترع مشهور جهان اسلام، دکتر حامد اکبری جوان رشید بویراحمدی که بشدت علاقمند قشقایی ها است. آقای خسرو باقری از علاقمندان استاد. همسر محترم آقای شهبازی. اقای دانشمندی. خانواده اصلان دره شوری وآقای محمد نادری و اعضای گروه موسیقی ماذون.
آقای فریدون محمدی مبتکر و مخترع مشهور جهان اسلام، دکتر حامد اکبری جوان رشید بویراحمدی که بشدت علاقمند قشقایی ها است. آقای خسرو باقری از علاقمندان استاد. همسر محترم آقای شهبازی. اقای دانشمندی. خانواده اصلان دره شوری وآقای محمد نادری و اعضای گروه موسیقی ماذون.
آقای بهره بر مسئول نمایشگاه کتاب
همایش و همسر محترم ایشان و چندین نفر دیگر.
بعد از سلام و خوش وبش آقایان
شهبازی و محمدی و باقری و سایرین خاطراتی را بیان و مجلس را با یاد استاد محمد بهمن
بیگی پرچمدار تعلیمات عشایر ایران آراستند.
بعد از صرف ناهار همگی با
کاروانی سرحال و شاداب، عازم محل همایش شدیم. محل همایش کمپ گردشگری زیبای موروک که
چمنزاری چشم نواز است و توسط ستاد مردمی برگزاری همایش اجاره و تزیین شده بود از دور
نمایان گردید.اطراف صحن کمپ با ردیفی از چادرهای سیاه قشقایی و چادر های دوپوش رنگین
و همچنین چادرهای سفید یک دیرکی مدارس عشایری مزین شده بود.
جایگاه اجرا (سن) در ضلع شمال غربی کمپ برپا و با انواع دستبافت های قشقایی و بنرهای استاد به زیبایی تزیین شده و چون خورشیدی بر تارک کمپ می درخشید.
صندلی ها به زیبایی پشت به آفتاب چیدمان شده بود.
در سمت راست (سن) یکی از چادرهای مدارس عشایری بعنوان نماد تعلیمات عشایر خودنمایی میکرد که درون آن تخته سیاهی قرار داشت که جمله زیبای (کلید مشکلات ما در لابلای الفبا خفته است ) با خط زیبای استاد جهانشاهی در دل آن نقش بسته بود.
جایگاه اجرا (سن) در ضلع شمال غربی کمپ برپا و با انواع دستبافت های قشقایی و بنرهای استاد به زیبایی تزیین شده و چون خورشیدی بر تارک کمپ می درخشید.
صندلی ها به زیبایی پشت به آفتاب چیدمان شده بود.
در سمت راست (سن) یکی از چادرهای مدارس عشایری بعنوان نماد تعلیمات عشایر خودنمایی میکرد که درون آن تخته سیاهی قرار داشت که جمله زیبای (کلید مشکلات ما در لابلای الفبا خفته است ) با خط زیبای استاد جهانشاهی در دل آن نقش بسته بود.
سمت چپ سن کمی دورتر نمایشگاه کتاب
آقای بهره بر دایر بود که از همان دقایق اول مشتاقان تالیفات استاد بهمن بیگی برای
خرید کتاب ها صف کشیده بودند.
جنب نمایشگاه کتاب نمایشگاه
دیگری توسط آقای داوود نادریان برپا بود که انواع لباس های زیبای قشقایی را که با گلیم
و جاجیم ایلی طراحی شده بود به نمایش گذاشته بود.
پارکینگ اتوموبیل در ضلع غربی کمپ
قرار داشت که در همان دقایق اولیه پر شده بود. حتی خیابان و کوچه های اطراف مملو از
اتوموبیل بود. ضلع شرقی و پشت سن را درختان بلند سپیدار و کمی دورتر اطراف کمپ را باغات
سیب احاطه کرده بود. صحن کمپ را هم چمن زیبایی پوشانده بود که چشم نواز هر بیننده ای
بخصوص مهمانان و مدعوین دیگر شهرها بود.
با وجود اینکه به آغازهمایش
هنوز نیم ساعتی مانده بود اما سیل جمعیت مشتاقان و مریدان استاد محمد بهمن بیگی بی
تابانه از هرسو به طرف کمپ سرازیر بود به نحوی که پیدا کردن محلی برای پارک اتوموبیل
دشوار بود. نهایتا هرکدام محلی را برای پارک پیدا کرده و پیاده شدیم.
خانم کیانی و آقای شهبازی
و هیئت همراه با تعدادی از برگزارکنندگان همایش ابتدا طبق رسوم ایلی و جهت احترام به
متوفی و خانواده اش به منزل متوفی رفتیم و بعد از قرائت فاتحه و ادای احترام، به جایگاه
همایش که درست روبروی منزل متوفی قرار داشت وارد شدیم. جمعیت داخل کمپ و عوامل اجرایی
همایش از همسر محترم استاد وهمچنین از معاون وقت ایشان و مدعوین و هیئت همراه استقبال
شایانی بعمل آورده و آنها را به محل استقرارشان که از قبل پیش بینی شده بود راهنمایی
نمودند.
اولین همایش (طایفه دره شوری)
بزرگداشت پرچمدار تعلیمات عشایر ایران استاد محمد بهمن بیگی راس ساعت مقرر با اجرای
آقای دکتر جهانشاهی هنرمند و خوشنویس زبردست طایفه دره شوری آغاز گردید. تیم انتظامات
همایش مشغول نظارت وکنترل و راهنمایی خیل عظیم مشتاقان بودند.
بعد از تلاوت آیاتی چند از
قران کریم توشط قاری بین المللی آقای فیضی.....سپس اجرای سرود جمهوری اسلامی، آقای
رجب فرهمندیان مدیر همایش ضمن عرض خیر مقدم به مهمانان و مدعوین و مسئولین شهرستان
در مورد انگیزه و لزوم برگزاری همایش مطالبی ایراد نموده و مقاله ای را در ارتباط با
(بهمن بیگی و طایفه دره شوری) ارائه نمود.
دختر خردسالی با لباس زیبای قشقایی شعر (خوش آمدید، صفا آوردید) ایرج میرزا را خطاب به همسر استاد و سایر مهمانان به یاد ایام تعلیمات عشایر و به سبک مدارس عشایر اجرا کرد.
دختر خردسالی با لباس زیبای قشقایی شعر (خوش آمدید، صفا آوردید) ایرج میرزا را خطاب به همسر استاد و سایر مهمانان به یاد ایام تعلیمات عشایر و به سبک مدارس عشایر اجرا کرد.
فرماندار محترم شهرستان به
دعوت مجری همایش پشت میکرفون قرار گرفته و در مورد همایش و شخصیت استاد بهمن بیگی سخن
راند. در ادامه با دعوت مجری همایش تعدادی از مدعوین مقاله ارائه داده و یا سخنرانی
نمودند از جمله:
1.
آقای فریدون محمدی کوهمره ای اولین مخترع جهان اسلام در باره شخصیت معنوی استاد بهمن
بیگی بیاناتی را ایراد نمود که مورد تشویق حاضرین در همایش قرار گرفت.
2.
دکتر حامد اکبری بویراحمدی در جایگاه قرار گرفت و ضمن ابراز علاقمندی شدید خود به قشقایی
ها تحت عنوان (بهمن بیگی و دفاع مقدس) به ایراد سخن پرداخت که چندین بار مورد تشویق
مهمانان قرار گرفت.
3.
آقای جهانگیر شهبازی معاون وقت استاد در حالی که بشدت مورد تشویق حضار قرار داشت پشت
میکرفون قرار گرفت و با لحن دلنشین خود ضمن بیان خاطرات شیرینی از بانی آموزش عشایر
در مورد (اخلاق و قانون) در تعلیمات عشایر به ایراد سخن پرداخت که متناوبا مورد تشویق
حضار با ذوق قرار میگرفت.
4.
آقای علی اصغر حسنی شاعر خوش ذوق قشقایی سروده خود در باره استاد بهمن بیگی را قرائت
نمود.
5.
آقای مسعود تاکی (عضو شورای تالیف کتب درسی) مقاله وزینی در مورد شخصیت استثنایی و
تالیفات، بزرگ معلم عشایر ارائه نمود.
6.
نماینده محترم شهرستان (خانم عمرانی) مطالبی را در ستایش استاد بهمن بیگی بیان نمود.
7.
آقای فریدون فرهنگ دره شوری با ارائه مقاله ای تحت عنوان (مروری بر نوشتار استادم)
سخنران بعدی بود.
بعلت طولانی شدن و احتمال
خستگی مهمانان و احترام به مدعوین، با توافق عوامل اجرایی همایش تعدادی از مقالات از
جمله مقاله اینجانب تحت عنوان (رموز موفقیت بهمن بیگی) از برنامه همایش حذف گردید.
در خلال برنامه و در فرصت
های مناسب دو گروه موسیقی حاضر در همایش (گروه ماذون و گروه نکیسا) قطعات زیبای از
موسیقی قشقایی را اجرا نمودند.
جمعیت به حدی بود که کلیه
چادرها و صندلی ها و فضای خالی جای سوزن انداختن نبود. وسعت تقریبی کمپ حدود 1.5 هکتار
است. بدون اغراق جمعیت را بین 12 تا 16 هزار نفر میتوان تخمین زد. به اعتراف آقایان
یوسفی و محمدی وسایر مدعوین که در اکثر قریب به اتفاق بزرگداشتهای استاد بهمن بیگی
حضور داشته اند این همایش پر جمعیت ترین و پر بارترین همایش طوایف مختلف بوده که تا
کنون برگزار شده است. جالب اینکه تا لحظات پایانی همایش جمعیت ماندند و مجریان را همراهی
نمودند.
در قسمت پایانی از چهار نفر
از پیشکسوتان تعلیمات عشایر 1-آقای میرزا مهدی آژیراک معلم و راهنمای تعلیماتی 2- آقای
غلامحسن نادریان معلم و راهنما و سرپرست راهنمایان 3- آقای رحیم پردل اولین کتابدار
تعلیمات عشایر 4- آقای رسول نادری معلم و راهنمای تعلیماتی تقدیر بعمل آمد.
خانم سکینه کیانی (همسر استاد)
و همچنین آقای جهانگیر شهبازی و آقای رجب فرهمندیان مدیر همایش در جایگاه حضور یافتند
و لوح تقدیر و تندیس ویژه همایش را به
پیشکسوتان یا نمایندگان آنها تقدیم نمودند.
از تیم انتظامات همایش، جوانان غیور و تحصیلکرده
نیز تشکر بعمل امد و لوح تقدیر تقدیم گردید.
خانم کیانی در پایان از کلیه مهمان و مدعوین و مسئولین
شهرستان و عوامل برگزاری همایش تشکر بعمل آورد. همچنین لوح تقدیر و تندیس ویژه
همایش به همسر استاد و آقای شهبازی و سایرسخن رانان و رئیس اداره
ارشاد اسلامی شهرستان اهدا گردید.
دانش آموختگان و مریدان و
علاقمندان معلم بزرگ ایلات و عشایر از اقصی نقاط (گچساران، بندر امام، شیراز، فیروزآباد،
بویراحمد، ایلات خمسه و عرب، تهران، اصفهان، شاهین شهر و شهرهای مجاور چون شهرضا دهاقان
بروجن سمیرم خود را به همایش رسانده بودند تا با حضور خود یاد مدیر کل افسانه ای و
پرچمدار تعلیمات عشایر را گرامی داشته و اردوهای آموزشی آن دوران را تداعی نمایند.
انتظامات همایش، دختران و پسران جوان و تحصیلکرده طایفه دره شوری بودند که اکثرشان
بهمن بیگی را ندیده بودند اما حسن شهرت و کتاب های ارزشمند وی آنها را عاشقانه به همکاری
با همایش کشانده بود و بدون هیچ توقعی و با عشق بهمن بیگی پروانه وار میگشتند و نظم
همایش را تامین مینمودند.
این است مکتب انسان ساز استاد
بهمن بیگی که برای همیشه بر تارک تاریخ قشقایی و عشایر ایران چون نگین انگشتری نقش
بسته و در دلها ماندگار و در یادها جاودان می ماند.
بدون شک این همایش نقصان هایی
داشته است. (تجربه اول ستاد مردمی برگزاری همایش در این زمینه میباشد) لذا سروران عزیز
به بزرگواری خود ما را خواهند بخشید.
روح پر فتوحش شاد نام نامیش جاودان رهروان راهش
پرشمار
مرادحاصل نادری دره شوری 17/4/1392
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
1. روز قبل آقای یوسفی در اثر برخورد آهسته
اتوموبیل من با ایشان صدمه دید و روز دوم می لنگید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر