۱۳۸۹ بهمن ۳, یکشنبه

خانه های سیاه



بدون شک خانه های سیاه از موی بز  ویا از جنس پشمرا در دامنه های رشته کوههای زاگرس والبرز ویا در فلات مرکزی ویا دردامنه های سهند وسبلان دیده اید .انان ایرانی اند ،روزگاری زندگی عشیره ای متکی بر شبانی را برای خود وکشور افتخار می دانستند .انان ابادی ورونق بخش اقتصاد کشور بودند .مدیریت اجتماعی انان بر مدیریت شهری وروستایی غالب بود .صاحبان قدرت بدون وابستگی به انان بر پایداری خود امیدوار نبودند .نیرویی مقتدر واماده به رزم برای دفاع از مرزهای کشور بودند .در دینداری ووطن دوستی در دنیا همانندی ندارند .سادگی ،صداقت ،محبت ،سخاوت ومیهمان نوازی از خصوصیات بارز ایلیاتی هاست .تعصب ناموسی انان اگر نگویم بیش از تعصب دینی انان است کمتر از انهم نیست .به سادگی زندگی مملو از مردانگی ،غیرت وپاکی وانسانیتند .احترام به بزرگان در عشایر از میراث گرانبهای است که از گذشته گان خود به ارث دارند .
انان حافظان بی مزد ومواجب محیط زیست ومنا بع طبیعی کشورند .خا نه های سیاه در واقع کارگاههای تولیدی چند منظوره بی نام ونشانند .
هر چادرمحدودهای دارد بنام سامانه عرفی که اندازه اش برای هر چادر ممکن است متفاوت باشد .خودشان انرا مرتعه ولی دولتی ها انرا مرتع می گویند .مرتع تنها منبع اقتصادی انان است .روزگاری انرا ملک بی چون وچرای خود میدانستند .به خود اجازه میدادند انرا به دیگران بفروشند ویا به کس دیگر واگذار کنند .
مرتع را مهمترین بخش زندگی خود می دانند . کلیه فعالییت انها وابسته به مرتع است .از علوفه ان برای تعلیف دام واز گیاهان صنعتی برای رنگرزی بندهای ریسته شده از پشم گوسفندان برای بافتن قالی وقالیچه وگلیم وگلیمچه و ....برای ساختن دهها ابزار دیگر واز گیاهان دارویی ان برای دهها امراض خود ودامهایشان .استفاده میکنند
بوی بازارهای شهر های بزرگ که ما را به یاد دشتها وکوهستانهای کشور عزیزمان می اندازد هما ن گیاهان دارویی وصنعتی وخوراکی است که سا کنان طبیعت انرا به بازار اورده اند تا بازار بوی طبیعت دهد .
صنایع دستی انان که بر گرفته از رنگهای طبیعت است در واقع نمایشی از جنگلها ومراتع کشور است .
تولیدات ارگانیک که امروزمدعیان غذاهای پاک شعار انرا می دهند هما نی است که عشایر کشور انرا بدون شعار تولید می کنند .
گوشت ،شیر ،پنیر،کره وماست . . . .همانی که کوکب خانم درست میکرد وداستانش را در کتاب دوم دبستان خود ویا پدرت خواندی همان تولید پاکی بود که هنوز عشایر تولید میکند .

پدر وپسر ،مادر ودختر هر کدام در این کارگاه بی نام ونشان مشغول کاری هستند .پدر دام میچراند وچون زمان چیدن پشم وموی دام ها فرا رسد وظیفه خود میداند .برای خرید مایحتاج خانواده ودام به شهر ویا روستا میرود .از محدوده مرتع خود محافظت میکند .هروقت لازم باشد به ادارات و . . . . .میرود ودهها کار اجتماعی واداری وحقوقی دیگر .
مادر دام های شیری را می دوشد وانرا به فراورده های دیگر تبدیل میکند .پشم ها را می ریسد وانها را با رنگ های طبیعی که خود اماده کرده ویا با رنگ های شیمیایی که خریده رنگرزی میکند .قالی وقالیچه ،گلیم وگلیمچه های رنگارنگ می بافد .
اگر از یک بچه ی شهر ویا روستا سوال شود که خانه تان را کی ساخته است ؟جواب خواهد داد بنا.
ولی این سوال را بچه ی عشایر خواهد گفت مادرم .مادر از موی بز خانه میسازد ودهها کار دیگر که زنان جوامع دیگر در درو ن خانه انجام میدهند انهم انجام می دهد .
مادر اگر چه کارش هم تولیدی است و هم خدماتی اما با بهره گیری از گیاهان دارویی برای هر مریض نسخه می پیچد ویا در حین زایمان زن همسایه نقش ماما را ایفا میکند .
پسر ودختر در کنار تحصیل در تمام امور در کنار پدر ومادر فعالیت میکنند.
تولیدات این جامعه بزرگ فقط به این ختم نمی شود زیرا وجود انان در اکوسیستم که درجهت جلوگیری از تخریب منابع طبیعی و حفاظت از ان میباشد دارای ارزشهای زیست محیطی فراوانی است که امروزه مدعیان حافظ منابع طبیعی ارزش انرا هفتاد وپنج درصد اعلام می نمایند که در این میان نقش انان قابل اغماض نیست .
مجموعه فعالیعت بی مدرک وفاقد موافقت اصولی وپروانه کسب که نه نظارتی بر ان است ونه متولی قانونی ونه دستگاهی برای سامان دهی ان باعث گردیده تا این کارگاه ناشناخته وبی ادرس همچنان باقی بماند .
تولیدات مسیر مناسبی تا محل مصرف را ندارند .بازاری برای ان تعریف نشده .
انان از دانش روز بی نصیب ،دسترسی به امکانات ومحل فروش سخت ،بازار دلالان گرم ودیگران از انها بی اطلاع .
شاید امروز نبود اسناد ومدارک برای تضمین بهره گیری از تسهیلات بانکی برایشان درداورتر از بقیه مشکلات باشد .

                                                                         نقل از: علی جاوید

هیچ نظری موجود نیست: