سرکار خانم سکینه کیانی (بهمن بیگی) همسرِ بنیانگذار تعلیمات عشایر محمد بهمن
بیگی،
بنام خدا
آقای مرادحاصل نادری از فرزندان عشایر و طایفه
دره شوری هستند. او بسیار فعال بوده و راجع به بهمن بیگی، با افراد بسیاری در
ارتباط است. از من خواسته است درباره علل
موفقیت بهمن بیگی مختصری بنویسم. برای نوشتن درباره بهمن بیگی، باید ساعت ها و
روزها وقت صرف کرد. قضاوت در باره بهمن بیگی را به فرزندانِ عشایرِ ایران وا
گذاشته و به بیان خاطره ای اکتفا می کنم.
پانزده سال پیش، یک روز آقای نویدگویی، ناشر
برتر کشور که کتاب های بهمن بیگی را هم چاپ کرده و یا تجدید چاپ می نماید و آقای
رومی، روزنامه نگار و نویسنده به خانه ما آمدند. آن ها از من خواستند خاطرات دوران
مدرسه ابتدایی، بخصوص اولین برخورد خود با بهمن بیگی و چگونگی ازدواجم با ایشان را
و همچنین نظر خود را به عنوان یک زن عشایری و همسر بهمن بیگی بنویسم.
بهمن بیگی خندید و گفت:«سکینه ترا به خدا بنویس
که من، عاشق تو شدم و نه تو.» درست هست، همینطوره. از آن تاریخ تا کنون
خاطرات روزانه ام را می نویسم. انشاءالله که آقای نوید گویی چاپ کنند.
اگر عقربه زمانِ زندگی انسان به عقب بر می گشت
که بر نمی گردد. باز هم بهمن بیگی را دوست می داشتم . بعد از در گذشت ایشان، خودم
را با کتاب هایش و گفته هایش و خاطرات زندگی مشترکمان و همچنین مستند ها یی که در
مورد وی و تعلیمات عشایر ساخته شده است، سرگرم می کنم. خوشحالم که دست پروردگان
ایشان، لحظه ای تنهایم نمی گذارند و حالم را می پرسند. این مهر ورزی ها نتیجه کارِ
بهمن بیگی است. من هم افتخار می کنم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر