۱۳۸۹ دی ۶, دوشنبه

آيا هر قومي بايد فقط به زبان خودش بنويسد. مساله اين است؟



بعضي از افراد از جمله در اين پست   از من مي خواهند كه به زبان تركي بنويسم. البته نفر دوم بسيار محترمانه!! من را ... خطاب كردند كه توانايي نوشتن به زبان مادري خود را ندارم و با نوشتن پست هايم به فارسي سبب از بين رفتن زبان و فرهنگ تركي قشقايي مي شوم.
من اگر خودم بخواهم به سوال فوق جواب بدهم مي گويم نه مسلما هر قومي فقط نبايد به زبان خود بنويسد. حالا چرا؟
1. فقط به زبان مادري نوشتن باعث مي شود كه يك كشوري مثل ايران كه قوميت هاي زيادي دارد به شكل جزاير متعدد درآيد كه ساكنان جزاير مختلف زبان يكديگر را نمي فهمند و در آنصورت از فرهنگ و رسوم و انديشه اقوام ديگر بي خبر مي مانند.
2. به طور كلي، من با هر گونه قوم پسندي و خود برتر بيني قومي مخالفم و ازين كه فكر كنيم فرهنگ ما و زبان ما بهترين فرهنگ و زبان دنياست كاملا مخالفم. هر قوم و مليتي فرهنگي به خصوص دارد كه برخي از جنبه هاي آن به نظر ديگران خوب و برخي ديگر ناپسند است. پس اينكه من بگويم زبان من از همه زبان ها بهتر است فقط خيال باطل است.
3. اغلب افرادي كه چنين عقايدي دارند معتقدند نوشتن به زباني غير از زبان مادري (به خصوص در ايران فارسي) سبب از بين رفتن فرهنگ و زبان قشقايي مي شود. من با وجودي كه اعتقاد كامل دارم كه قوميت ها بايد بتوانند به زبان بومي خود تكلم و نگارش كنند و حتي اين زبان ها در دانشگاه ها يا مدارس تدريس شود (همانگونه كه در اصل 15 قانون اساسي ايران تصريح شده است) اما اصلا اعتقاد ندارم كه نوشتن فقط به زبان تركي مي توانند فرهنگ و زبان ما را حفظ كند. برعكس معتقدم فزهنگ و زبان ما زماني از بين خواهد رفت كه نتوانيم با ساير فرهنگ ها تعامل داشته باشيم و در اين فكر باطل بمانيم كه حفظ زبان و فرهنگ ما در گرو عدم تكلم و نگارش به ساير زبان هاست.
4. باز بايد بگويم متاسفانه اغلب افرادي كه چنين ديدگاهي دارند فكر مي كنند اگر به زبان تركي آذري يا تركيه اي مطالبشان را بنويسند ديگر شاهكار كرده اند. مسلما دوستان با من هم عقيده خواهند بود كه يكي از راه هاي اصلي دستيابي به تغييرات زبان هر قوم در هر برهه زماني مراجعه به متوني است كه از شاعران و اديبان آن دوره باقي مانده است. واقعا خودتان قضاوت كنيد مطالبي كه اين دوستانمان مي نويسند به اشعار ميرزا ماذون و يوسفعلي بيگ و يا حتي شاعران معاصر شبيه تر است يا به زبان و لحجه آذري و استامبولي؟ اگر چه زبان ما نيز تركي است اما اين زبان در طي چند صد سال همنشيني با اقوام جنوب ايران تفاوت هاي آشكاري با تركي آذري و استامبولي دارد. اصلا اگر ما يك متن تركي بدستمان رسيد بايد از كجا بدانيم به تركي كدام منطقه نگاشته شده است؟
5. برعكس خيلي از دوستان كه نگران از دست رفتن زبان تركي در برابر زبان فارسي هستند من نگران كساني هستم كه كعبه آمالشان در صحبت كردن و نگارش به زبان تركي آذري و استامبولي است و فكر ميكنند اگر قادر به تكلم و نگارش به اين زبان ها شدند زبان و فرهنگ قشقايي را حفظ كرده اند.
6. به نظر من اگر هم قرار است مطلبي به تركي نوشته شود بايد دربردارنده ويژگي هاي قومي آن منطقه هم باشند. چرا كه زبان فقط يك ابزار است در خدمت فرهنگ و اگر نتواند خصوصيات فرهنگي منطقه جغرافيايي خود را حفظ كند ارزشي ندارد. مثال بسيار ساده آن لحجه هاي متفاوتي است كه در ميان تركان قشقايي طايفه هاي شش بلوكي و فارسيمدان و .. با ساير طايفه ها است. اگر قرار بود فارسي نوشتن ضرر خاصي به زبان تركي قشقايي برساند تا حالا بايد اين لحجه ها هم يكي شده بودند و از بين مي رفتند. حتي در زبان انگليسي هم امروزه لحجه هاي زيادي از جمله بريتانيايي، آمريكايي، هندي و استراليايي وجود دارد كه به راحتي در زمان صحبت كردن قابل تفكيك از يكديگر هستند.
7. من معتقدم همانگونه كه در طي چند دهه گذشته، همسايگي با زبان فارسي نتوانسته زبان قشقايي ها را تغيير دهد، در آينده هم چنين اتفاقي نخواهد افتاد. و همچنين فرهنگ هم فقط زبان نيست. همانطور كه نوع پوشش افراد در دوران هاي مختلف فرق مي كند زبان نيز دچار تطور مي شود. پس اگر خود را نبازيم (به خصوص در برابر زبان تركي آذري و استانبولي)، تبادل فرهنگي با ساير اقوام داشته باشيم و در جهت ارتقاء فرهنگ بومي و منطقه اي خود بكوشيم هيچ خطري ما را نمي تواند تهديد كند.
مايل هستم نظر دوستان موافق و مخالف را دراين زمينه بدانم.
+ نوشته شده در  دوشنبه هشتم آذر 1389ساعت 21:8  توسط چاركوه  |
http://charkoh.blogfa.com//برگرفته از سایت

۲ نظر:

Unknown گفت...

بسیار عالی، متین و بزرگوارانه...
من با مورد سوم کاملا با شما هم عقیده ام.

ناشناس گفت...

متشکر نظرات دوستان میتواند مشوق خوبی باشد و انگیزه ایجاد کند