این کتاب در حال طی مراحل چاپ است. به محض چاپ و انتشار مقالات آن در همین بلاک گذاشته خواهد -------------------------------------------------------------------------
به نام آن که عشق را آفرید
-------------------------------------------------------------
می خواستم آنچه خود دارم، همه
فرزندان عشایر داشته باشند. محمد بهمن بیگی
فرشتگان
نجات
(مروری بر خدمات استاد محمد بهمن
بیگی و یارانش)
مرادحاصل نادری دره شوری
-------------------------------------------------
------------------------------------------------------
------------------------------------------------------------
تقدیم به:
مادرِ مهربانم که با شیره جانش، به من زندگی بخشید.
و
روان پاک پدرِ بزرگوارم که لحظه ای از من غافل نماند.
هر دو نازنین با حمایت های مادی و معنوی خود به زندگی ام
معنا دادند.
با سپاس فراوان از:
دوستان ارزشمندم، جنابان
دکتر غلامرضا جهانشاهی
و
رجب فرهمندیان
که بزرگوارانه راهنمایم بودند و در ویرایش و تدوین کتاب،
صمیمانه همکاری نمودند.
فهرست
مطالب:
مقدمه
دکتر غلامرضا جهانشاهی
پیشگفتار
بخش اول: خورشید و ماه تعلیمات عشایر
یک دست صدا ندارد
تحصیلات جهانگیر شهبازی
جنون مقدس
تحقیق سید کاظم موسوی
ناگفته ها
معلم تاج سر بهمن بیگی بود
صبح صادق
اصلِ چهار ترومن
توصیه های جهانگیر شهبازی
شمس و مولانای ما
ماه به خورشید پیوست
بخش دوم: فرشتگان نجات
بیژن مرادی
اسماعیل اوحدیان
سکینه کیانی
آیت اله مهدوی کَنی
بخش سوم: اندیشه ماندگار
انجمن ادبی استاد آشفته شهرضا
تحلیلی کوتاه در باره تعلیمات عشایر
بهمن بیگی کارآفرین بود، او کارمند
نبود
اندیشه ماندگار
مجادله دو دیدگاه
بهمن بیگی و مادران و دختران ایل
می خواستم
شمعِ در تاریکی
حاکم دل ها!
نگاه از برون و غرقِ در درون
بهمن بیگی فقط با سواد نکرد!
بخش چهارم: سپاس نامه
همایش بزرگداشت استاد محمد بهمن
بیگی در طایفه دره شوری
روز موعود
نامی بلند بر بلندای بام ایران
سپاس نامه یک عشایرزاده
نامه ای به دکتر شاپور رمضانی
عشق و انسان دوستی محصور نمی ماند
طلوع و غروب خورشید هر دو زیبا هستند
زادروزِ استاد محمد بهمن بیگی
تاریخ برای من تکرار شد
قدرشناسی، تملق، غرض ورزی
برزخ
کلید مشکلات
ره صد ساله را یک شبه پیمودیم
یک زوجِ فرهنگی در سیستان و بلوچستان
---------------------------------------------------
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر